کد مطلب:152155 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:226
حسن طفاسی که با حضرت ابوالفضل شوخی کرد و در حوض آب افتاد
شیخ حسن طفاسی، طلبه ای ساكن نجف بود و الان اولاد او نیز از طلاب نجف می باشند. وی سفری به كربلا كرد و به صحن حضرت عباس علیه السلام مشرف شد. در آن ایام، از حوض آب میان صحن برای وضو گرفتن استفاده می شد.
شیخ در حالی كه لباس مرتبی پوشیده بود و یك جفت نعلین «كار محمد نو» كه بهترین كفش اهل علم بود، به پا داشت، لب حوض نشست و چون چشمش به حوض آب تازه و دستگاه و بارگاه حضرت ابوالفضل علیه السلام افتاد، به ایشان خطاب كرد: «یا
عباس انت هم من اهل السیاسة». ای عباس شما هم اهل سیاست هستید! خوب فكری كردید كه نگذاشتید شما را به خیمه گاه ببرند، برای اینكه دستگاه مستقلی داشته باشید! اگر برده بودند، در زمره ی اصحاب حساب می شدید...
هنوز حرفهایش تمام نشده بود، كه ناگاه كسی گویی او را بلند كرد و در حوض آب انداخت! شیخ بی چاره بعد از چند مرتبه غوطه خوردن در آب، به زحمت بیرون آمد، در حالی كه یك لنگه كفش وی گم شده بود و هر چه آن را جستجو كرد به دست نیاورد! سپس رو به حضرت كرد و گفت: «ابورأس الحار» (این عبارتی است كه عربها به حضرت خطاب می كنند، یعنی آتشین مزاج) شما شوخی بردار هم نیستید، من ملاطفه و مزاح كردم. [1] .
شیخ در حالی كه لباس مرتبی پوشیده بود و یك جفت نعلین «كار محمد نو» كه بهترین كفش اهل علم بود، به پا داشت، لب حوض نشست و چون چشمش به حوض آب تازه و دستگاه و بارگاه حضرت ابوالفضل علیه السلام افتاد، به ایشان خطاب كرد: «یا
عباس انت هم من اهل السیاسة». ای عباس شما هم اهل سیاست هستید! خوب فكری كردید كه نگذاشتید شما را به خیمه گاه ببرند، برای اینكه دستگاه مستقلی داشته باشید! اگر برده بودند، در زمره ی اصحاب حساب می شدید...
هنوز حرفهایش تمام نشده بود، كه ناگاه كسی گویی او را بلند كرد و در حوض آب انداخت! شیخ بی چاره بعد از چند مرتبه غوطه خوردن در آب، به زحمت بیرون آمد، در حالی كه یك لنگه كفش وی گم شده بود و هر چه آن را جستجو كرد به دست نیاورد! سپس رو به حضرت كرد و گفت: «ابورأس الحار» (این عبارتی است كه عربها به حضرت خطاب می كنند، یعنی آتشین مزاج) شما شوخی بردار هم نیستید، من ملاطفه و مزاح كردم. [1] .
[1] چهره ي درخشان ج 1، ص 570 به نقل از معجزات و كرامات، نوشته ي آيت الله حاج ميرزا هادي خراساني ص 47.